کی میخواد این سرلاک و بخوره
خاطرات و کارهای 9 ماهگی
رفته رفته که بزرگتر میشی کارهای جالبی انجام میدی و پیشرفت میکنی. در تاریخ 93/8/2 خاله جون که به مامانتزنگ زده بود تو سرگرم بازی با اسباب بازیهات بودی مامانت تعریف میکرد وقتی صدای تلفن و از اتاق شنیدی به مامانت نگاه کردی و با نگاهت میخواستی بگی مامان بریم باهم تلفن و برداریم چون تلفن و به خاطر اینکه موقع خواب صداش اذیتت نکنه در اتاق بااگذاشتن. روروئک و خیلی دوست داری و هر وقت میخوای سوار بشی میری کنارش و چنان با سرعت میرانی که نگو . از روروئک هم اگه بخوای چیزی رو از پایین برداری خم میشی ولی دستت به زمین نمیرسه. باز هم نانای و دوست داری وقتی آهنگ میزارم خوشحال میشی و دست میزنی ولی نه به طور کامل، دستت و به سینه ات میزنی یا به هر چیز د...